کرزوس پادشاه لیدیا که اشغال قلمرو مادها را در سر داشت، به نبرد با کوروش برخواست. او از قومهای دیگر برای رویارویی با کوروش کمک خواست. به گزارش گزنوفون، فرعون مصر گروهی از سربازان زبدهی خود را به یاری کرزوس فرستاد. هنگام نبرد، بسیاری از سربازان قومهای دیگر از میدان گریختند. اما سربازان مصری در نبرد پافشاری کردند و دستهای بزرگ از سربازان کوروش را به عقبنشینی واداشتند.در این میان کوروش از راه رسید و از وضع سربازان خود که به سبب دلاوری مصریان از پیشروی بازمانده بودند، در اندیشه شد. او بیدرنگ به چاره پرداخت و بیآنکه مصریان پی ببرند، با سرعت به عقب سپاه آنها حمله کرد و شمار بسیاری را از دم ,کوروش,ستودن,دلاوری,دشمن،,بخش,یکم ...ادامه مطلب
دشت پنهاور پر شده بود از اسب و سرباز و ارابه و جنگ تن به تن و گریز. نبرد در همه جا به سود سربازان کوروش پیش میرفت. فقط مصریان در گوشهای همچنان پایداری میکردند. آنها که از هر کمکی دور مانده بودند با سپرهای پهن از جان خود دفاع میکردند. کوروش دلاوری و پایداری آنها را ستود و دلش به حال آنها سوخت که این چنین خود را نه در راه میهن که برای کرزوس به کشتن میدهند.آنگاه کوروش فرمان داد تا سربازانش از حمله دست بکشند و از نبرد دوری کنند. سپس جارچیان به فرمان کوروش چنین فریاد برآوردند که آیا سربازان مصری گرفتارشده میخواهند همچنان برای بیغیرتهایی که آنها را رها کرده و از میدان نبرد گریختهاند، ,کوروش,ستودن,دلاوری,دشمن،,بخش,دوم ...ادامه مطلب